امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Round Off

American: ˈraʊndˈɒf British: raʊndɒf
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

phrasal verb
گرد کردن، گرد کردن برشی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد round off

  1. verb finish
    Synonyms: bring to a close, cap, climax, close, complete, conclude, crown, culminate, finish off, settle, top off
    Antonyms: start

ارجاع به لغت round off

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «round off» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/round-off

لغات نزدیک round off

پیشنهاد بهبود معانی