امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Roundworm

ˈraʊndwɜrːm ˈraʊndwɜːm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
جانورشناسی انواع کرم‌های گرد، انگل روده
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد roundworm

  1. noun Unsegmented worms with elongated rounded body pointed at both ends; mostly free-living but some are parasitic
    Synonyms: nematode, tinea, nematode worm, ringworm

ارجاع به لغت roundworm

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «roundworm» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/roundworm

لغات نزدیک roundworm

پیشنهاد بهبود معانی