ترجمه و بهبود متون فارسی و انگلیسی با استفاده از هوش مصنوعی (AI)

Rubdown

ˈrʌbdaʊn ˈrʌbdaʊn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    مشت و مال دادن، مالش سریع بدن (برای مثال بعد از حمام)، مشت و مال
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد rubdown

  1. noun massage
    Synonyms: back rub, chirapsia, kneading, manipulation, stroking

ارجاع به لغت rubdown

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rubdown» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ تیر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rubdown

لغات نزدیک rubdown

پیشنهاد بهبود معانی