امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ruche

ruːʃ ruːʃ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
نوار پارچه‌ای چین‌دار (برای تزیین پارچه)
- She carefully sewed a ruche onto the edge of the tablecloth.
- او بااحتیاط یک نوار پارچه‌ای چین‌دار را به لبه‌ی سفره دوخت.
- The ruche on the curtains added a playful flair to the room.
- نوار پارچه‌ای چین‌دار روی پرده‌ها حس سرزنده‌ای به اتاق می‌بخشید.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت ruche

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ruche» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ruche

لغات نزدیک ruche

پیشنهاد بهبود معانی