امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Russet

ˈrʌsɪt ˈrʌsɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
حنایی، خرمایی، روستایی، ضخیم، زبر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد russet

  1. adjective
    Synonyms: reddish-brown, yellowish brown, chestnut

ارجاع به لغت russet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «russet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/russet

لغات نزدیک russet

پیشنهاد بهبود معانی