امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Rye

raɪ raɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun uncountable
گیاه‌شناسی چاودار، گندم سیاه، مرد کولی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rye

  1. noun Seeds of domesticated grasses
    Synonyms: grain, cereal, grass, feed
  2. noun Hardy annual cereal grass widely cultivated in northern Europe where its grain is the chief ingredient of black bread and in North America for forage and soil improvement
    Synonyms: Secale cereale
  3. noun Whiskey distilled from rye or rye and malt
    Synonyms: rye-whiskey, rye whisky

ارجاع به لغت rye

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rye» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rye

لغات نزدیک rye

پیشنهاد بهبود معانی