امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Sacerdotal

    ˌsæsəˈdoʊtl̩ ˌsæsəˈdəʊtl̩
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    adjective
    کشیشی، وابسته به کشیشان، درخور کشیشان

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد sacerdotal

    1. adjective Concerning the clergy
      Synonyms: ministerial, apostolic
    2. adjective Associated with the priesthood or priests
      Synonyms: priestly, apostolic, clerical, ministerial, hieratic, religious, sacred, hieratical

    ارجاع به لغت sacerdotal

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «sacerdotal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sacerdotal

    لغات نزدیک sacerdotal

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return