امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Salamander

ˈsæləmændər ˈsælmændə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    salamanders

توضیحات

همچنین می‌توان از urodele به‌ جای salamander استفاده کرد.

معنی

noun
جانورشناسی سمندر، نوعی سوسمار یا مارمولک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد salamander

  1. noun Fire iron consisting of a metal rod with a handle; used to stir a fire
    Synonyms: eft, lizard, newt, poker, reptile, triton, amphibian, axolotl, mudpuppy, stove poker, spirit, stove, fire-hook

ارجاع به لغت salamander

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «salamander» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/salamander

لغات نزدیک salamander

پیشنهاد بهبود معانی