امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Salesgirl

ˈseɪlzɡɜrːl ˈseɪlzɡɜːl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
(در فروشگاه‌ها - دختر) فروشنده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد salesgirl

  1. noun One who sells
    Synonyms: saleswoman, clerk, salesclerk, salesman, salesperson, seller, vender, saleslady

ارجاع به لغت salesgirl

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «salesgirl» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/salesgirl

لغات نزدیک salesgirl

پیشنهاد بهبود معانی