معنی salmonberry به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈsæmənˌberi ˈsæmənˌberi

معنی

noun

گیاه‌شناسی تمشک سرخ خوراکی

لیست واژگان گیاه شناسی به انگلیسی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد salmonberry

noun White-flowered raspberry of western North America and northern Mexico with thimble-shaped orange berries

Synonyms: cloudberry, salmon berry, dwarf mulberry, thimbleberry, bakeapple, baked-apple berry, Rubus parviflorus, rubus-chamaemorus
noun Large erect red-flowered raspberry of western North America having large pinkish-orange berries

Synonyms: Rubus spectabilis

ارجاع به لغت salmonberry

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «salmonberry» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/salmonberry

لغات نزدیک salmonberry

- salmon
- salmon trout
- salmonberry
- salmonella
- salmonellosis

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return