امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Samaritan

    səˈmærətn səˈmærətn
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      samaritans

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun
    نیکوکار (شخص) (از حکایت سامری نیکوکار در انجیل لوقا گرفته شده است)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - The Samaritan offered assistance to the wounded stranger.
    - نیکوکار به غریبه‌ی مجروح کمک کرد.
    - The Samaritan helped the traveler.
    - نیکوکار به مسافر کمک کرد.
    adjective noun countable
    سامری (بومی یا ساکن سامره (شومرون))، مربوط به سامری
    - The Samaritans have a unique culture and history that sets them apart.
    - سامری‌ها فرهنگ و تاریخ منحصر‌به‌فردی دارند که آن‌ها را متمایز می‌کند.
    - the Samaritan man
    - مرد سامری
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت Samaritan

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «Samaritan» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/samaritan

    لغات نزدیک Samaritan

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی