امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sanctified

American: ˈsæŋktɪfaɪd British: ˈsæŋktɪfaɪd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    sanctifies
  • وجه وصفی حال:

    sanctifying

معنی‌ها

adjective
مقدس، تقدیس‌شده، آشویی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
adjective
مقدسنما، جانماز آبکش
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sanctified

  1. adjective Marked by God's favor, especially in heaven
    Synonyms: pure, anointed
  2. verb Render holy by means of religious rites
    Synonyms: consecrated, hallowed, purified, dedicated, blest, purged, glorified
    Antonyms: dishonored, desecrated
  3. adjective Made or declared or believed to be holy; devoted to a deity or some religious ceremony or use
    Synonyms: consecrated, blest, hallowed, holy, inviolable, sacrosanct, venerated, sacred

ارجاع به لغت sanctified

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sanctified» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sanctified

لغات نزدیک sanctified

پیشنهاد بهبود معانی