امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sandpaper

ˈsændˌpeɪpər ˈsændˌpeɪpə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    sandpapered
  • شکل سوم:

    sandpapered
  • سوم‌شخص مفرد:

    sandpapers
  • وجه وصفی حال:

    sandpapering
  • شکل جمع:

    sandpapers

معنی‌ها

noun verb - transitive
کاغذ سنباده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
noun verb - transitive
سنباده مالیدن یا زدن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sandpaper

  1. verb Rub with sandpaper
    Synonyms: sand
  2. noun Stiff paper coated with powdered emery or sand
    Synonyms: emery-paper

ارجاع به لغت sandpaper

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sandpaper» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sandpaper

لغات نزدیک sandpaper

پیشنهاد بهبود معانی