امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Sandstorm

    ˈsændstɔːrm ˈsændstɔːm
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    طوفان شن، ماسه‌باد، طوفان ریگ‌آور

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - The sandstorm whipped through the town, causing damage to buildings and vehicles.
    - طوفان شن شهر را فراگرفت و به ساختمان‌ها و وسایل‌ نقلیه خسارت وارد کرد.
    - The sandstorm swept across the desert.
    - طوفان شن سراسر صحرا را فراگرفت.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد sandstorm

    1. noun A violent disturbance of the elements
      Synonyms: high wind, Mormon rain
    2. noun A windstorm that lifts up clouds of dust or sand
      Synonyms: dust-storm, duster, sirocco

    ارجاع به لغت sandstorm

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «sandstorm» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sandstorm

    لغات نزدیک sandstorm

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند