امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sangfroid

ˌsɑːŋˈfwɑː ˌsɒ̃ˈfwɑː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable formal
خونسردی
- Despite the chaos around her, she maintained her sangfroid.
- علی‌رغم هرج‌ومرج اطرافش، خونسردی‌اش را حفظ کرد.
- The surgeon's sangfroid was crucial during the high-pressure operation.
- خونسردی جراح در طول عمل پرفشار بسیار مهم بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sangfroid

  1. noun
    Synonyms: aplomb, calmness, composure, coolness, equanimity, poise

ارجاع به لغت sangfroid

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sangfroid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sangfroid

لغات نزدیک sangfroid

پیشنهاد بهبود معانی