امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sanguineous

sæŋˈɡwɪniːəs sæŋˈɡwɪnɪəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
خون مانند، قرمز، خونی، دموی، امیدوار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sanguineous

  1. adjective Attended by or causing bloodshed
    Synonyms: gory, sanguinary, bloody, slaughterous, butcherly
  2. adjective Eager for bloodshed
    Synonyms: bloodthirsty, bloody, bloody-minded, cutthroat, homicidal, murderous, sanguinary, slaughterous

ارجاع به لغت sanguineous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sanguineous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sanguineous

لغات نزدیک sanguineous

پیشنهاد بهبود معانی