امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sarin

American: saˌrɪn British: saˌrɪn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
(گاز بسیار سمی و عصبکش به فرمول C4H10FPO) سارین

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sarin

  1. noun A highly toxic chemical nerve agent that inhibits the activity of cholinesterase
    Synonyms: gb

ارجاع به لغت sarin

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sarin» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sarin

لغات نزدیک sarin

پیشنهاد بهبود معانی