امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Scallion

ˈskæljən ˈskæljən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun countable
انگلیسی آمریکایی گیاه‌شناسی موسیر، تره‌فرنگی، پیازچه، پیازی شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد scallion

  1. noun Plant having a large slender white bulb and flat overlapping dark green leaves; used in cooking; believed derived from the wild Allium ampeloprasum
    Synonyms: leek, Allium porrum
  2. noun A young onion before the bulb has enlarged; eaten in salads
    Synonyms: green-onion, spring-onion

ارجاع به لغت scallion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «scallion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/scallion

لغات نزدیک scallion

پیشنهاد بهبود معانی