امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Scalpel

ˈskælpl ˈskælpl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
چاقوی کالبدشکافی، چاقوی کوچک جراحی، با چاقوی جراحی بریدن، پاره‌پاره کرد ن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد scalpel

  1. verb
    Synonyms: cheat, defraud, dupe, knife, scam, swindle, victimize
  2. noun
    Synonyms: dissecting instrument, surgical tool, blade

ارجاع به لغت scalpel

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «scalpel» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/scalpel

لغات نزدیک scalpel

پیشنهاد بهبود معانی