امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Scorpion

    ˈskɔːrpiən ˈskɔːpiən
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      scorpions

    معنی و نمونه‌جمله

    noun
    جانورشناسی کژدم، عقرب
    لیست لغات مرتبط با جانورشناسی در انگلیسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    - a scorpion's sting is not out of hatred ...
    - نیش عقرب نه از ره کین است ...
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد scorpion

    1. noun The eighth sign of the zodiac; the sun is in this sign from about October 23 to November 21
      Synonyms: scorpio, arachnid, catapult, onager, scourge, stinger, weapon, Scorpio the Scorpion

    ارجاع به لغت scorpion

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «scorpion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/scorpion

    لغات نزدیک scorpion

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند