امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Scraggy

ˈskræɡi ˈskræɡi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
خشن، دارای دندانه‌های غیرمنظم، لاغر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- scraggy cliffs
- صخره‌های برنده
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد scraggy

  1. adjective Having a sharply uneven surface or outline
    Synonyms: scrawny, boney, jagged, skinny, underweight, jaggy, weedy

ارجاع به لغت scraggy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «scraggy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/scraggy

لغات نزدیک scraggy

پیشنهاد بهبود معانی