امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Scratch The Surface

    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    همچنین می‌توان از scrape the surface نیز استفاده کرد.

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    idiom
    به بخش کوچکی پرداختن، به‌طور سطحی بررسی کردن، به‌صورت اجمالی بررسی کردن، ناخنک زدن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - We’ve only scratched the surface of this complex issue.
    - ما فقط به بخش کوچکی از این مسئله‌ی پیچیده پرداخته‌ایم.
    - The documentary has scratched the surface of Charlie Chaplin's life.
    - این مستند زندگی چارلی چاپلین را به‌صورت اجمالی بررسی کرده است.
    - Her explanation didn’t go deep enough; it merely scratched the surface of the topic.
    - توضیح او به‌اندازه‌ی کافی عمیق نبود و فقط سطح کوچکی از این موضوع را مورد بررسی قرار داد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد scratch the surface

    1. idiom to deal with only a very small part of a subject or a problem

    ارجاع به لغت scratch the surface

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «scratch the surface» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/scratch-the-surface

    لغات نزدیک scratch the surface

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی