امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Scrofulous

ˈskrɒfjʊləs ˈskrɒfjʊləs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
پزشکی خنازیری (خنازیر آماس غدد لنفاوی ناحیه‌ی گردن است.)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- The scrofulous sores on her skin were painful and unsightly.
- زخم‌های خنازیری روی پوست او دردناک و ناخوشایند بود.
- The scrofulous condition left him weak and fatigued.
- حال خنازیری او را ضعیف و خسته کرد.
adjective
(ظاهر) بیمار، مریض، فرسوده
- The scrofulous man shuffled down the street, looking unkempt and sickly.
- مرد بیمار در خیابان حرکت می‌کرد و ظاهری نامرتب و دردمند داشت.
- The scrofulous dog limped along the sidewalk.
- سگ بیمار در پیاده‌رو لنگ می‌زد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت scrofulous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «scrofulous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/scrofulous

لغات نزدیک scrofulous

پیشنهاد بهبود معانی