امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Scrupulous

ˈskruːpjələs ˈskruːpjələs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more scrupulous
  • صفت عالی:

    most scrupulous

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
بسیار راستگو، با وجدان، درستکار، (درمورد اخلاقی) دقیق، موشکاف، نان حلال خور، موشکافانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- a scrupulous man who did not shortchange his customers.
- مرد درستکاری که مشتریان خود را فریب نمی‌داد.
- scrupulous care
- توجه موشکافانه
- a scrupulous examination of the company's accounts.
- بررسی دقیق حساب‌های شرکت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد scrupulous

  1. adjective extremely careful
    Synonyms: conscientious, conscionable, critical, exact, fastidious, fussy, heedful, honest, honorable, just, meticulous, minute, moral, nice, painstaking, particular, precise, principled, punctilious, punctual, right, rigorous, strict, thinking twice, true, upright
    Antonyms: careless, negligent, unscrupulous

ارجاع به لغت scrupulous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «scrupulous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/scrupulous

لغات نزدیک scrupulous

پیشنهاد بهبود معانی