امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Scud

skʌd skʌd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adverb
حرکت تند وسریع، حرکت سریع ابر، تند راه رفتن، سبکرفتن، تکان خوردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The sailboat was scudding along over the waves.
- قایق بادی باسرعت بر روی امواج می‌لغزید.
- Dark clouds were scudding across the sky.
- ابرهای تیره آسمان را به‌سرعت می‌پیمودند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد scud

  1. verb Run before a gale
    Synonyms: dart, cloud, rack, fly, gust, dash, run, scoot, skim, wind, flash, shoot
  2. noun The act of moving along swiftly (as before a gale)
    Synonyms: scudding

ارجاع به لغت scud

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «scud» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/scud

لغات نزدیک scud

پیشنهاد بهبود معانی