امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Seaport

ˈsiːpɔːrt ˈsiːpɔːt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
بندر ساحلی دریا، بندر، شهر ساحلی، دریابندر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد seaport

  1. noun A landing or mooring place
    Synonyms: port, town
  2. noun A sheltered port where ships can take on or discharge cargo
    Synonyms: haven, harbor, harbour

ارجاع به لغت seaport

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «seaport» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/seaport

لغات نزدیک seaport

پیشنهاد بهبود معانی