امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Secluded

sɪˈkluːdɪd sɪˈkluːdɪd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    secludes
  • وجه وصفی حال:

    secluding

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C2
منزوی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- a secluded corner of the library
- گوشه‌ی دنج کتابخانه
- a secluded nun
- راهبه‌ی خلوت‌گزین
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد secluded

  1. adjective isolated, sheltered
    Synonyms: abandoned, alone, aloof, beleaguered, blockaded, cloistered, close, closet, confidential, covert, cut off, deserted, hermetic, hidden, incommunicado, insular, isolate, lonely, lonesome, off the beaten track, out-of-the-way, personal, private, quarantined, quiet, reclusive, remote, removed, reserved, retired, screened, secluse, seclusive, secret, segregated, sequestered, shut off, shy, singular, solitary, tucked away, unapproachable, unfrequented, uninhabited, unsociable, withdrawn
    Antonyms: joining, mingling, open, public, sociable, socializing

ارجاع به لغت secluded

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «secluded» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/secluded

لغات نزدیک secluded

پیشنهاد بهبود معانی