امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Secrecy

ˈsiːkrəsi ˈsiːkrəsi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
رازداری، رازپوشی، پوشیدگی، سری بودن، اختفا، نهان‌کاری
noun uncountable
محرمانه بودن
- Complete secrecy surrounded the meeting.
- جلسه در اختفای کامل برگزار شد.
- Secrecy is one of the characteristics of espionage.
- نهانکاری یکی از ویژگی‌های جاسوسی است.
- I assured Homa of my secrecy.
- در مورد رازداری خود به هما اطمینان دادم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد secrecy

  1. noun concealment
    Synonyms: clandestineness, confidence, confidentiality, covertness, dark, darkness, furtiveness, hiding, hush, isolation, mystery, privacy, reticence, retirement, seclusion, secretiveness, secretness, silence, solitude, stealth, suppression, surreptitiousness
    Antonyms: forthrightness, honesty, openness, publicity, revelation

لغات هم‌خانواده secrecy

ارجاع به لغت secrecy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «secrecy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/secrecy

لغات نزدیک secrecy

پیشنهاد بهبود معانی