امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Seizure

ˈsiːʒər ˈsiːʒə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    seizures

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable
ربایش، تصرف، ضبط، مصادره، غصب، توقیف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- a seizure of drugs
- توقیف مواد مخدر
- The court ordered a seizure of the defendant's bank accounts.
- دادگاه حکم توقیف حساب‌های بانکی متهم را صادر کرد.
noun countable
پزشکی حمله (قلبی یا صرع و غیره)
- epileptic seizure
- حمله‌ی صرعی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد seizure

  1. noun convulsive attack
    Synonyms: access, breakdown, convulsion, fit, illness, paroxysm, spasm, spell, stroke, throe, turn
  2. noun capture, taking
    Synonyms: abduction, annexation, apprehension, arrest, bust, collar, commandeering, confiscation, drop, grab, grabbing, hook, pinch, seizing, snatch
    Antonyms: letting go, liberation, release

ارجاع به لغت seizure

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «seizure» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/seizure

لغات نزدیک seizure

پیشنهاد بهبود معانی