امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Self-indulgence

selfɪnˈdʌldʒəns selfɪnˈdʌldʒəns
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
خودکامگی، تسلیم شدن به هوا‌و‌هوس‌های فردی، میل‌گرایی، خویشکامی، هوسرانی، لذت‌جویی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد self-indulgence

  1. noun Excess in action and immoderate indulgence of bodily appetites, especially in passion or indulgence
    Synonyms: intemperance, indulgence, incontinence, excess, debauchery, hedonism, depravity, dissipation, dissolution, intemperateness

ارجاع به لغت self-indulgence

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «self-indulgence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/self-indulgence

لغات نزدیک self-indulgence

پیشنهاد بهبود معانی