امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Self-liquidating

sɛlf-ˈlɪkwəˌdeɪtɪŋ sɛlf-ˈlɪkwɪˌdeɪtɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
اقتصاد خودنقدشونده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- self-liquidating commercial papers
- اوراق تجاری خودنقدشونده
- The company implemented a self-liquidating strategy to quickly convert their excess inventory into cash.
- این شرکت استراتژی‌ای خودنقدشونده برای تبدیل سریع موجودی اضافی خود به پول نقد را اجرا کرد.
adjective
اقتصاد سرمایه بازآور (سرمایه‌گذاری و غیره که پول خود را درمی‌آورد)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد self-liquidating

  1. adjective
    Synonyms: self-amortizing, paying for itself, to be written off, funded, provided for

ارجاع به لغت self-liquidating

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «self-liquidating» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/self-liquidating

لغات نزدیک self-liquidating

پیشنهاد بهبود معانی