امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Selflessness

    ˈsɛlf.lɪs.nəs ˈsɛlf.ləs.nəs
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    ازخودگذشتگی، ایثار، فداکاری

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - The selflessness of volunteers is crucial to the success of many organizations.
    - ازخودگذشتگی داوطلبین برای موفقیت بسیاری از سازمان‌ها حیاتی است.
    - The selflessness of the firefighters who risked their lives to save others was commendable.
    - فداکاری آتش‌نشانان که برای نجات جان بقیه جان خود را به خطر انداختند، ستودنی بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد selflessness

    1. noun The quality of unselfish concern for the welfare of others
      Synonyms: altruism
      Antonyms: egoism
    2. noun Acting with less concern for yourself than for the success of the joint activity
      Synonyms: self-sacrifice

    ارجاع به لغت selflessness

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «selflessness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/selflessness

    لغات نزدیک selflessness

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی