امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Semiannual

American: ˌsemiˈænjəwəl British: ˌsemiˈænjəwəl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
شش ماه یکبار، دارای دوام شش‌ماهه، شش‌ماهه، نصف سالی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد semiannual

  1. adjective Occurring or payable twice each year
    Synonyms: biannual, half-yearly, twice-a-year, biyearly, every six months, semiyearly

ارجاع به لغت semiannual

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «semiannual» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/semiannual

لغات نزدیک semiannual

پیشنهاد بهبود معانی