امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Semiliquid

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
نیمه‌مایع، مایع غلیظ، مایع چسبنده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد semiliquid

  1. adjective Having qualities suggestive of fluids
    Synonyms: semifluid, pasty, gelatinous, gummy

ارجاع به لغت semiliquid

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «semiliquid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/semiliquid

لغات نزدیک semiliquid

پیشنهاد بهبود معانی