امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Send Off

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

phrasal verb B2
فرستادن، ارسال کردن، پست کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
phrasal verb
(در حین مسابقه بازیکنی را) از زمین خارج کردن
phrasal verb
(با دادن هدیه یا مهمانی و غیره) مشایعت کردن، بدرود گفتن، بدرقه کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد send off

  1. phrasal verb Send; to dispatch

ارجاع به لغت send off

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «send off» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/send off

لغات نزدیک send off

پیشنهاد بهبود معانی