امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sensorial

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

حسی، عضو حسی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sensorial

  1. adjective Of or relating to sensation or the senses
    Synonyms: sensory, sensational, sensitive, sensual, sensuous
    Antonyms: extrasensory

ارجاع به لغت sensorial

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sensorial» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sensorial

لغات نزدیک sensorial

پیشنهاد بهبود معانی