امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Sequestered

    sɪˈkwestərd sɪˈkwestəd
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    adjective
    منزوی (شده)، مجزا (شده)، جدا

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد sequestered

    1. verb isolate, seclude
      Synonyms:
      seclude withdrawn
      Antonyms:
      revealed uncovered
    1. verb set apart from others
      Synonyms:
      isolated separated confined secluded segregated withdrawn seized confiscated insulated sequestrated
    1. verb take temporary possession of as a security, by legal authority
      Synonyms:
      seized impounded attached confiscated appropriated sequestrated cloistered secluded
    1. verb to remove or set apart; segregate or hide:
      Synonyms:
      isolated
    1. adjective providing privacy or seclusion
      Synonyms:
      secluded reclusive cloistered

    ارجاع به لغت sequestered

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «sequestered» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sequestered

    لغات نزدیک sequestered

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی