امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Serpentine

ˈsɜːrpəntiːn ˈsɜːpəntaɪn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more serpentine
  • صفت عالی:

    most serpentine

معنی

noun adjective
(معدن) سنگ مار، شکل مارپیچ، مارمانند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد serpentine

  1. adjective winding; sly
    Synonyms: anfractuous, artful, cagey, circuitous, clever, coiling, convoluted, crafty, cunning, curved, curvy, foxy, indirect, mazy, meandering, meandrous, shrewd, sinuous, slick, slinky, snakelike, snaky, subtle, supple, twisting, twisting and turning, wily

ارجاع به لغت serpentine

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «serpentine» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/serpentine

لغات نزدیک serpentine

پیشنهاد بهبود معانی