امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Serviette

    ˌsɜrːviˈet ˌsɜːviˈet
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      serviettes

    توضیحات

    همچنین می‌توان از napkin به‌ جای serviette استفاده کرد.

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    انگلیسی بریتانیایی دستمال (یک تکه پارچه یا کاغذ مربعی کوچک که هنگام غذا خوردن برای محافظت از لباس یا تمیز کردن دهان یا انگشتانتان از آن استفاده می‌شود)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - Can you please hand me a serviette?
    - آیا می‌شه لطفاْ یه دستمال به من بدی؟
    - He wiped his mouth with the serviette after finishing his meal.
    - بعد از تمام شدن غذا دهانش را با دستمال پاک کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد serviette

    1. noun A small piece of table linen that is used to wipe the mouth and to cover the lap in order to protect clothing
      Synonyms: napkin, table napkin

    ارجاع به لغت serviette

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «serviette» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/serviette

    لغات نزدیک serviette

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی