امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Shied

American: ˈʃaɪd British: ʃaɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - intransitive verb - transitive
زمان گذشته و اسم مفعول: shy

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد shied

  1. verb To send through the air with a motion of the hand or arm
    Synonyms: fired, tossed, thrown, slung, shot, pitched, launched, hurtled, hurled, hove, flung, dashed, darted, cast
  2. verb To draw away involuntarily, usually out of fear or disgust
    Synonyms: quailed, flinched, started, shrunken, recoiled, blenched, demurred, cringed, winced

ارجاع به لغت shied

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shied» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shied

لغات نزدیک shied

پیشنهاد بهبود معانی