امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Shul

    ˈʃʊl ˈʃʊl
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    شکل نوشتاری دیگر این لغت: schul

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    دین کنیسه، پرستشگاه یهودیان

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - He learned the traditions of his ancestors at the shul.
    - او سنت‌های اجدادش را در کنیسه آموخت.
    - Every holiday, the shul is filled with joy and celebration.
    - هر تعطیلات، پرستشگاه یهودیان مملو از شادی و جشن است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت shul

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «shul» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shul

    لغات نزدیک shul

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی