امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Sibylline

    ˈsɪbəlaɪn ˈsɪbəlaɪn
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    نبوی، رمزآلود، پیغمبری، رازآلود، الهامی، غیبی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - The sibylline prophecy foretold the coming of a great ruler.
    - ابلاغ غیبی آمدن یک فرمانروای بزرگ را پیش‌گویی کرده بود.
    - His sibylline reasoning left us all pondering the true meaning of his words.
    - استدلال رازآلود او همه‌ی ما را به تأمل در معنای واقعی سخنانش واداشت.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد sibylline

    1. adjective Of or relating to the foretelling of events by or as if by supernatural means
      Synonyms: mantic, vatic, vatical, augural, divinitory, fatidic, fatidical, oracular, divinatory, cabalistic, prophetic, kabbalistic, vaticinal, visionary, sibyllic, qabalistic, cryptic, cryptical

    ارجاع به لغت sibylline

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «sibylline» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sibylline

    لغات نزدیک sibylline

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند