امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Sidelong

    ˈsaɪdlɑːŋ ˈsaɪdlɒŋ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective adverb
    یک‌وری، کج، به‌طور اریب، در کنار، جانبی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - a sidelong glance
    - نگاه زیرچشمی
    - a sidelong remark
    - حرف کنایه‌آمیز
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد sidelong

    1. adjective (used especially of glances) directed to one side with or as if with doubt or suspicion or envy; - Elizabeth Bowen
      Synonyms: edgeways, laterally, askance, lateral, askant, indirectly, asquint, squint, squint-eyed, squinty
    2. adverb To, toward or at one side
      Synonyms: sideways, obliquely

    ارجاع به لغت sidelong

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «sidelong» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sidelong

    لغات نزدیک sidelong

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی