امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Siding

ˈsaɪdɪŋ ˈsaɪdɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    sided
  • شکل سوم:

    sided
  • سوم‌شخص مفرد:

    sides
  • شکل جمع:

    sidings

معنی

جانبداری، طرفداری، بستگی به حزب، پهلویی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد siding

  1. verb To furnish with a covering of a different material
    Synonyms: collocating, skinning, facing, covering, cladding, aligning
  2. noun A covering substance
    Synonyms: outside finish, outer wall
  3. noun A short stretch of railroad track used to store rolling stock or enable trains on the same line to pass
    Synonyms: railroad siding, turnout, sidetrack

ارجاع به لغت siding

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «siding» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/siding

لغات نزدیک siding

پیشنهاد بهبود معانی