امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Signification

ˌsɪɡnɪfɪˈkeɪʃn ˌsɪɡnɪfɪˈkeɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
معنی، مفهوم، مفاد، تعیین، اظهار، ابلاغ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد signification

  1. noun That which is signified by a word or expression
    Synonyms: meaning, significance, connotation, import, denotation, acceptation, intent, message, purport, sense, implication, significancy, value
  2. noun Something visible or evident that gives grounds for believing in the existence or presence of something else
    Synonyms: badge, evidence, index, indication, indicator, manifestation, mark, note, sign, stamp, symptom, token, witness

لغات هم‌خانواده signification

ارجاع به لغت signification

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «signification» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/signification

لغات نزدیک signification

پیشنهاد بهبود معانی