امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Single-minded

    ˌsɪŋɡlˈmaɪndɪd ˌsɪŋɡlˈmaɪndɪd
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    مصمم، ثابت‌قدم، استوار (شخص)، مصممانه (تلاش و غیره)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - The team was single-minded in their goal to win the championship.
    - این تیم در هدف خود برای کسب عنوان قهرمانی مصمم بود.
    - The CEO's single-minded commitment to the company's mission has resulted in its rapid growth and success.
    - تعهد مصممانه‌ی مدیرعامل به رسالت شرکت منجر به رشد و موفقیت سریع آن شده است.
    adjective
    تک‌بعدی، صرف، محض (برنامه و غیره)
    - our single-minded program
    - برنامه‌ی تک‌بعدی ما
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد single-minded

    1. adjective Determined
      Synonyms: determined, stubborn, self-reliant, resolute, bigoted, artless, firm, with one aim, guileless, resolved, inflexible, obsessed, with one purpose, persistent, relentless, devoted, rigid, staunch, steadfast, unbending, undesigning

    ارجاع به لغت single-minded

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «single-minded» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/single-minded

    لغات نزدیک single-minded

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند