امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sisterhood

ˈsɪstərhʊd ˈsɪstəhʊd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    sisterhoods

معنی و نمونه‌جمله

noun
خواهری، انجمن خیریه مذهبی نسوان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- Our sisterhood favors universal equality.
- انجمن ما هوادار برابری همگان است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sisterhood

  1. noun An association or society of women who are linked together by a common religion or trade or interest
    Synonyms: sistership, bond, friendship, sisterly, sodality, sorority, unity

ارجاع به لغت sisterhood

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sisterhood» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sisterhood

لغات نزدیک sisterhood

پیشنهاد بهبود معانی