امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sit On

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

phrasal verb
مسدود کردن، توقیف کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
phrasal verb
مانع شدن
phrasal verb
مسکوت گذاشتن
phrasal verb
عضو بودن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sit on

  1. phrasal verb Block, suppress
  2. phrasal verb Restrain (a person), restrain
  3. phrasal verb Take no action on
  4. phrasal verb Be a member of

ارجاع به لغت sit on

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sit on» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sit-on

لغات نزدیک sit on

پیشنهاد بهبود معانی