امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Skiagraph

American: ˈskaɪəˌɡræf British: ˈskaɪəɡrɑːf
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - transitive
( radiograph =) پرتونگاره

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد skiagraph

  1. noun A photographic image produced on a radiosensitive surface by radiation other than visible light (especially by X-rays or gamma rays)
    Synonyms: radiograph, radiogram, shadowgraph, skiagram

ارجاع به لغت skiagraph

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «skiagraph» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/skiagraph

لغات نزدیک skiagraph

پیشنهاد بهبود معانی