امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Skulduggery

    ˌskʌlˈdʌɡəri ˌskʌlˈdʌɡəri
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    همچنین به این شکل نیز نوشته می‌شود: skullduggery

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun
    فریب‌کاری، دغل‌کاری، حیله‌گری، آب‌زیرکاهی، رفتار یا فعالیت پنهانی و غیرصادقانه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - The company's skulduggery in hiding its financial losses was eventually exposed by the media.
    - دغل‌کاری این شرکت در پنهان کردن زیان‌های مالی خود در نهایت توسط رسانه‌ها افشا شد.
    - His skullduggery in the stock market earned him millions, but it was all illegal.
    - حیله‌گری او در بازار سهام میلیون‌ها درآمد برای او به همراه داشت، اما این کار کاملاً غیرقانونی بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد skulduggery

    1. noun Verbal misrepresentation intended to take advantage of you in some way
      Synonyms: skullduggery, trickery, hocus-pocus, slickness, hanky-panky, jiggery-pokery

    ارجاع به لغت skulduggery

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «skulduggery» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/skulduggery

    لغات نزدیک skulduggery

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند